چطور سریع طلاق بگیریم
هنگامی که حرف از طلاق میشود همگان به اختیار تامه شوهر نسبت به طلاق همسرش متوجه می شوند این در حالی است که حسب قوانین مدنی و خانواده در بعضی از مصادیق و موارد حق طلاق برای زن و زوجه نیز شناخته شده است چرا که هرچند حق طلاق حسب اصول و قوانین شرعی اسلام به دست مرد و زوج می باشد اما این حق مطلق و تام نبوده بلکه مطابق قاعده(( مامن عام الا وقد خص )) یعنی هیچ قاعده عامی نیست که تخصیص نخورده باشد و مخصصی بر آن وارد نشود فلذا این حق تام مرد تخصیص خورده و این حق و اختیار برای زن نیز در بعضی شرایط پیش بینی گردیده است .
بهترین وکیل طلاق اصفهان و وکیل خانواده اصفهان برای شما این مطلب را تشریح میکند
که من حیث المجموع به عنوان عسر و حرج برای زن شناخته میشود و اما کلمه عسر و حرج را در معنای فارسی به معنای تنگی و سختی می توان معنا نمود یعنی آنچنان شرایط برای زن در زندگی روزمره با همسرش سخت میشود که دیگر توان ادامه آن زندگی مشترک برای وی تحملناپذیر میگردد ، فلذا هیچ راهکاری برای زن باقی نمی ماند الا اینکه بر اثر آن شرایط سخت و طاقت فرسا به طلاق پناه ببرد و از این رهگذر بتواند خود را از این شرایط سخت دور سازد.
مدارک لازم برای درخواست طلاق از طرف زوجه
این مدارک را میتوان اینگونه توصیف نمود که در واقع همان نمونه احکام و آراء صادره از محاکم خانواده ،حقوقی و کیفری میباشد که در راستای اثبات حرف زوجه مبنی بر وجود شرایط سخت و مشقت بار که در زندگی برای وی حاصل گردیده است عنوان نمود. مثلا هنگامی که زوجه ۱ فقره دادنامه محکومیت زوج مبنی بر ضرب و جرح وی و محکومیت زوج به دیه و جزای نقدی را به همراه یک رای دیگر مبنی بر محکومیت زوج به رابطه نامشروع و تحمل شلاق تا ۹۹ ضربه یا تبعید به خاطر مجازات تکمیلی را در ضمیمه دادخواست طلاق خودش به دادگاه تقدیم میدارد.
اینها همگی حاکی از زندگی پر از مشکل و پر مخاطره ای دارد ، که زوج برای همسرش ایجاد کرده و اکنون زوجه با این شواهد و مدارک به محکمه اعلام این مراتب را نموده و از رفتار و حرکات و سلوک این شوهر بد سرشت به قانون پناه میبرد تا وی را از این زندگی که با خیانت و فساد زوج مختل گردیده و موجبات سلب آسایش و امنیت روانی ، جسمی و روحی این بانو گردیده است ،جدا و رها نماید .در ادامه به توضیح این موارد و مدارک در ۵ بند جداگانه میپردازیم .
۵ دلیل محکمه پسند برای درخواست طلاق از طرف زن عبارتند از :
۱. ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت ۶ ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه.
اینکه مردی همسرش را رها سازد و بدون هیچ اطلاعی وی را بدون نفقه و خرجی تنها بگذارد از مصادیق مهم عسر و حرج به حساب میآید چراکه در این حالت ادامه زندگی برای زوجه مشقت بار می گردد و اصولاً مردی که همسرش را بدون اطلاع قبلی و هماهنگی برای مدت شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب ترک کند نمی تواند حسن نیت کاملی در باب زندگی مشترک داشته باشد و حسب رجوع به عرف در زندگی مشترک فی مابین زوجین این اقدام میتواند از مصادیق عسر و حرج تلقی گردد.
۲. اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلاء وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.
درباره این شرط می توان چنین نظر داد که وقتی مردی بدون توجه به سعادت و خوشبختی همسرش مبادرت به استعمال انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی می نماید در حالی که با این اقدام میداند ممکن است همسرش از وی متنفر شود و دچار اشمئزاز گردد لکن باز هم به استعمال مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده است مشخصا هیچ قدر و منزلتی برای زندگی مشترک خود را در نظر ندارد ، چرا که اگر غیر از این بود مسلما این اقدام مخرب را ترک می نمود.
مقالات حقوقی متنوع و مفید را در سایت linkedin از وکیل اصفهان و tumbler ببینید
فلذا زوجه ای که خود را در این شرایط طاقت فرسا می یابد میتواند به این شرط پناه ببرد و از محکمه الزام زوج و طلاق را استمداد نماید. و البته لازم به ذکر است چنانچه زوجه در حال ترک بوده حسب ماده ۱۵ قانون مبارزه با مواد مخدر تحت درمان شناخته شده و ممکن است محکمه مهلت مناسبی را برای ترک اعتیاد در جهت استحکام بخشی به زندگی مشترک به وی اعطا نماید اما چنانچه زوج به اعتیاد قبل باز گردیده و اصلاح وی میسر نباشد راهکاری جز طلاق برای زن باقی نخواهد ماند.
۳. محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر
در خصوص این شرط آنچه حائز اهمیت است به غیر از دوری و فراغت فیزیکی که بین زوجین رخ می دهد، مبحثی مهم تر واقع می شود و آن از بین رفتن آبرو و اعتبار خانوادگی زوجه نزد جامعه و خانواده وی نیز مطرح می گردد ، زیرا هنگامی که زوج به حبس طویل المدت محکوم شده نه تنها دوری و فاصله زوجین در روح و روان زوجه تاثیر می گذارد بلکه حیثیت و شئون زوجه نیز احتمالاً به دلیل ارتکاب جرمی از سوی زوج که مجازاتش حبس ۵ سال یا بیشتر است دچار خدشه می گردد .
اینجاست که قانونگزار وارد عمل میشود و سعی میکند در التیام بخشی این جراحت روحی برای زوجه از طریق ابزار قانونی چاره اندیشی نموده و زوجه را با اعطای این حق از این مخمصه نجات بخشد.
۴. ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.
این شرط وضوح کاملی دارد چه اینکه ضرب و شتم یک زن و یک جنس مخالف در زندگی مشترک هیچ جایگاهی نداشته و ندارد و زوجین بایستی زندگی مشترک را محملی برای آرامش یکدیگر قراردهند و حال در این راستا ، اگر مردی به خود اجازه دست درازی و ضرب و شتم نسبت به زنش را بدهد بدون هیچ مدارا تکلیف وی در ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی مشخص گردیده است .
اگرچه که منظور نظر قانون اصولا تکرار ضرب و شتم یا سوء رفتار میتواند تلقی شود ، اما آنچه که بنای عقلا است صرف یک تلنگر معنای ضرب و جرح نمیدهد لکن اضافه بر آن ممکن است سوء رفتار و سوء معاشرت زوج تعبیر شود مثلاً زوجی که مستمر سوء خلق دارد یا پرخاشگری می کند بدون اینکه مرتکب ضرب و جرحی نیز بشود ممکن است شامل شرایط سوءرفتار مد مدنظر قانونگذار واقع شود چرا که سختی و مشقت زوجه فقط به ضرب و شتم وی محدود نمی شود بلکه همین مقدار که با بی توجهی و عصبانیت های روزمره زوج روبهرو شود نیز خود دستاویزی بر طلاق ممکن است به دست بدهد.
۵. ابتلاء زوج به بیماریهای صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.
این شرط نیاز به نظر متخصص و پزشکی قانونی و نیز کمیسیون پزشکی را در خود مستتر دارد هرچند که نظر قطعی را محکمه خانواده صادر میکند اما از باب طریقیت نظر کارشناسی ، چنانچه زوج فقط بیماری صعب العلاجی را دارا باشد که به اساس زندگی مشترک خللی وارد نسازد برای زوجه حق استفاده از این شرط نخواهد بود چرا که شرط بیماری صعب العلاج ایجاد خلل در زندگی مشترک است و نه هر بیماری صعب العلاجی.
همچنین بیماری که صعب العلاج باشد و روح و روان زوج را مختل نماید یا بیماری صعب العلاجی که به وسیله زناشویی و غیر آن به زوجه سرایت نماید ممکن است برای زوجه حق استناد به این شرط را در بر داشته باشد . شایان ذکر است در پایان ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی آمده است که موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود حکم طلاق صادر نماید و از این لحاظ قانونگزار دست محکمه را در رسیدگی به این امر که آیا موردی خارج از موارد مندرج در ماده مرقوم بتواند از مصادیق سختی و مشقت زوجه محسوب گردد باز گذارده.
تا زوجه بتواند در صورت اثبات آن و قناعت وجدان محکمه از آن مورد برای رهایی خود بهره برده و خود را مطلقه سازد . همچنین از شروط پیش گفته و شروط ضمن عقد نکاح و موارد مذکور بایستی اصولاً در هنگام رجوع زن به محکمه جهت بررسی قاضی صادرکننده موجود و مربوط به زمان اکنون باشد و الا ضرب و جرحی که سالیان قبل رخ داده یا سوء معاشرتی که مربوط به زمان های قبل میباشد ثابت کننده عسر و حرج زوجه نخواهد بود.
نویسنده : آقای علیرضا شیشه گر وکیل پایه یک دادگستری اصفهان
دارای گواهینامه تخصصی حقوق خانواده و وکیل خانواده اصفهان