آراء صادره در پرونده های خانواده اصفهان
در این صفحه آراء صادره در خصوص مسایل خانوادگی اعم از پرونده های طلاق و مهریه ، اعسار از پرداخت مهریه و الزام به تمکین ، نفقه و امثالهم توسط وکیل خوب خانواده اصفهان تقدیم شما میگردد.لازم به ذکر است دیگر آراء صادره به نفع موکلین در پرونده های کیفری و حقوقی را میتوانید در این قسمت مشاهده فرمایید.
نمونه دادنامه طلاق به درخواست زوجه به دلیل تحقق شرایط ضمن عقد نکاح ( تخلف زوج از شروط عقد ازدواج )
از جمله شروطی که زوجه بتواند دادخواست طلاق مطرح سازد همانا استناد به شروط ضمن عقد نکاح از جمله شرط ۲ قسمت ب سند نکاح یعنی سوء معاشرت و سوء رفتار زوج به نحوی که عادتاً ادامه زندگی برای زوجه غیر قابل تحمل باشد است . که البته به بررسی کلیه این شروط در مقاله چطور سریع طلاق بگیریم پرداختهایم که خوانندگان گرامی میتوانند جهت آگاهی بیشتر به آن مقاله رجوع کنند .همچنین در قسمت اینفوگرافیهای خانواده توضیحی مفصل با تصویرهای گویا در باب شروط ضمن عقد نکاح موجود میباشد .
در این پرونده که توسط موکلم که یک بانوی محترم و از خانوادهای دارای منزلت اجتماعی بود دادخواستی با عنوان خواسته طلاق به درخواست زوجه مطرح گردید و اما مختصر اینکه زوجه یعنی موکل من با زوج یعنی همسرش به مشکلات عدیده زناشویی برخورده بود و گویا این بحران آنقدر گسترش یافته بود که دیگر حرمتهای فی مابین دچار انکسار و تزلزل گردیده بود به نحوی که طرفین با تعداد کثیری پرونده در محاکم کیفری و حقوقی و خانواده مواجه شده بودند .
من باب مثال زوجه به دلیل فحاشی و توهین و افترا از سوی همسرش به وی شکایتی به دادسرا اعلام که با کیفرخواست به شعبه ۱۰۸ کیفری ۲ اصفهان ارسال و در آنجا زوج با محکومیت روبرو میشود ، در ادامه زوج هم دادخواست تمکین به طرفیت موکل من داده که بر اثر خوف ضرر شرافتی و جانی علیه موکلم حسب ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی هم در مرحله بدوی و هم در مرحله تجدیدنظر دادخواست وی با بطلان مواجه میشود و بگذریم از اینکه تا چندین مرتبه بعد هم دادخواست تمکین از سوی زوج مطرح ولی به علت شدت رفتارهای خارج از عرف زوج علیه موکلم تمامی آنها محکوم به رد و بطلان میگردد .حتی زوج پای وقاحت را فراتر مینهد و طی شکایت تدلیس علیه موکلم مدعی عدم بکارت وی میشود تا بتواند از این ممر به خلاف واقع موکل را تحت فشار بگذارد .
ولکن موکل پاکدامن من که چنین وصلههای ناشایست در حق وی صحت نداشت در تمامی پروندهها پیروز شد و زوج در تمامی ادعاهایش علیه موکلم سرافکنده گردید . در این میان موکلم به غیر از شکایت کیفری ترک انفاق یک دادخواست حقوقی برای مطالبه نفقات معوقه نیز علیه زوج مطرح نمود که در هر دو پرونده پیروز گشته و زوج محکوم گردید به هر روی تعداد این پروندهها که ایشان در دادگستری مطرح نموده بودند به حدی بود که هیچ آینه دورنمایی از اینکه حتی ثانیهای دیگر ایشان بتوانند در کنار هم باشند را پیام آور نمیبود .
به هر حال از دلایل طلاق زوجه تخلف از شروط ضمن عقد نکاح همانگونه که گفتیم و یا ایجاد شرایط عسر و حرج برای زوجه میباشد که شدت و کثرت این پروندهها ظن غالبی بود برای محاکم محترم بدوی و تجدیدنظر در صدور حکم طلاق برای موکلم که در ذیل این مطلب برای اطلاع شما آراء صادره از محاکم محترم ۵ خانواده و ۲۹ تجدید نظر اصفهان قرار داده میشود.
فسخ نکاح :
در این پرونده که زوج به خاطر فرار از ادای دین مهریه به حربه و دستاویزی به عنوان فسخ نکاح روی آورده بود و خلاصه این پرونده از این قرار است که زوج همسر خود را که دوشیزهای بود در کمال صحت، متانت و وقار دارای انواع و اقسام بیماری های روانی معرفی کرده و وی را دارای بیماریی به نام وسواس شدید نسبت به مردان می دانست.
عنوانی که حتی برای من هم که ۱۷ سال تجربه وکالت موفق پروندههای های خانواده در اصفهان را داشتم و به عنوان وکیل خبره خانواده در اصفهان فعالیت نمودهام بسیار عجیب و غریب و نامأنوس می نمود. تا اینکه وقتی موکلم همان دوشیزهای که عرض کردم با درخواست زوج و با اصرار وی از سوی دادگاه به پزشکی قانونی معرفی گردید ونه تنها دارای هیچگونه علائم بیماری های روانی و اختلالات خلقی و عصبی تشخیص داده نشد.
رد تجدید نظر خواهی زوج در باب فسخ نکاح و صدور حکم به نفع موکل
بلکه وقتی صحت و سلامت وی از سوی پزشکی قانونی تایید گردید ، گواهی بود بر تمامی ادعاهای ناصحیح و متزلزل شخص زوج که همگی برای فرار از پرداخت دین مسلم و بدهی محرز مهریه بود. بامزه تر اینجاست که آقای زوج خود شخصاً با دو وکیل که به وکالت از وی جریان پرونده را پیش می بردند به چنین ادعاهای ناروایی دست می یازید.به خوبی به خاطر دارم وقتی که بعد از نظر پزشک قانونی مبنی بر صحت و سلامت موکلم تاییدیه آمد ،همکار ارجمندم باز هم ادعاهای نادرست موکلش را تکرار میکرد به کنارش رفتم به آرامی دست به شانه اش نهادم ودو بیتی از حافظ را برایش خواندم که بعید میدانم سکونی به روح پرتلاطمش بخشیده باشد .
دور فلکی یک سره بر منهج عدل است **** خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل
حافظ قلم شاه جهان مقسم رزق است **** از بهر معیشت مکن اندیشه باطل
البته از همه مهمتر تمامی امیدواری شخص زوج بر این بود که چون موکلم دوشیزه و در زمان عقد به سر میبرد و باکره بوده و زناشویی نداشته. بنابراین میتواند به نوعی با حربه فسخ نکاح، هم نکاح را فسخ کند و هم هیچگونه مهریه ای به موکلم نپردازد.بگذریم از اینکه در این روند چه کش و قوسهایی که در پرونده به وجود نیامد تا به انتها رسید.
لکن از آنجا که قضات تیزبین دادگاه خانواده اصفهان به چنین دست آویز های غیر معقول و غیر منطقی در پرونده ها از سوی زوجهای خوش خیال زیاد بر خورده بودند ، به راحتی متوجه این تناقضات در پرونده و ادعاهای پوچ زوج گردیده و در نهایت به نفع موکل هم در دادگاه بدوی و هم در دادگاه تجدید نظر اصفهان رای صادر گردید و هم اینکه خوشبختانه با نگاه بافراست قضات دیوان عالی کشور در تهران هم، رای مراجع تالی یعنی بدوی و تجدید نظر اصفهان در آن دادگاه عالی تایید گردید.چرا که دعوی فسخ نکاح به دلیل اهمیت خاص آن از جمله دعاوی است که قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور نیز میباشد.و در هر ۳ مرحله حکم به نفع موکلم صادر گردید .
تائید رای به نفع موکل در دیوان عالی کشور
در به روز رسانی های بعدی آراء شعب خانواده در خصوص مهریه موکل و نیز در خصوص تقاضای تقسیط مهریه و قسطی پرداخت نمودن آن از سوی زوج به همراه آراء دیگر تقدیم حضور شما عزیزان خواهد گردید.
آپدیت جدید ۱۴۰۱/۰۶/۰۷ محکومیت مهریه و تقاضای اعسار از سوی زوج
همانگونه که پیشتر به شما عزیزان همراه وعده داده بودیم در این قسمت پرونده مطالبه مهریه از سوی موکلم و نیز پرونده های درخواست اعسار و تقسیط مهریه از سوی زوج در مراحل بدوی و تجدیدنظر خدمت و محضر شما بزرگواران تقدیم میگردد.
شایان ذکر است در مرحله بدوی موکلم مطالبه ۱۱۰ عدد سکه تمام بهار آزادی را به انضمام ۷۰ مثقال طلای ساخته شده نموده که البته این میزان بخشی از مهریه عند المطالبه و ما فی القباله بوده که از سوی زوج برای موکلم تعهد گردیده است و همانگونه که در دادنامه بدوی نیز ذکر شده به علت اینکه ۳۲ گرم طلای ساخته شده را بابت سرویس یا طلاجات قبلاً زوج درخواست محاسبه نمود و موکل من نیز پذیرفته بود که این میزان را گرفته است ،از میزان کل مهریه کسر می گردد .
مطالبه مهریه به وکالت از موکلم
و اما در باب اعسار و تقاضای تقسیط میزان مهریه ، شاهد های زوج بایستی میزان عدم ملائت و عدم دارایی وی را برای دادگاه شهادت دهند و نیز دادگاه با مداقه در میزان درآمد و دارایی زوج و همچنین توانایی و تمکن مالی اعم از داشتن ماشین ،خانه ،ملک و املاک و دیگر اسباب دارایی میتواند میزان اقساط مهریه را برای زوج تعیین و مشخص نماید و البته این میزان نیز در سالهای بعد می تواند از سوی زوج یا زوجه برحسب نرخ افزایش تورم قابل تعدیل باشد .
تقسیط میزان مهریه
یعنی هم زوج می تواند درخواست کاهش میزان رقمی اقساط مهریه را بنماید و هم درخواست افزایش زمانی پرداخت آن را بدهد و هم زوجه میتواند درخواست افزایش میزان رقمی اقساط مهریه را بدهد و هم اینکه میتواند درخواست کاهش میزان زمانی پرداخت آن را از دادگاه تقاضا بنماید. و صد البته دادگاه الزامی در افزایش یا کاهش این میزان نداشته و بنا به دلایل و میزان کفایت پذیری ادله طرفین این امکان برای دادگاه میسور است.ممکن است به نظر هر ۱۰ ماه یک سکه در بادی امر ناچیز به نظر برسد، ولیکن با نظر به تورم روز افزون قیمتها زوج بایستی با سکه ۱۵ میلیون تومانی هر ماه ۱/۵ میلیون تومان کنار بگذارد تا همین میزان را نیز به همسرش بتواند بپردازد ، و سپس هر ۵ ماه نیز ۱ مثقال طلا بعد از اتمام پرداخت سکه ها بپردازد .
تأیید رای بدوی در باب تقسیط مهریه در مرحله تجدید نظر
در به روز رسانی های بعدی آراء شعب خانواده در باب طرح دعوی تمکین علیه موکل از سوی زوج و شکست وی در این دعوی و صدور رای به نفع موکلم و نیز دعوی مطالبه نفقه معوقه از سوی موکل و روند آنها به همراه توضیحات پیرامون نکات مهم ، تقدیم شما خواهد گردید.
آپدیت جدید ۱۴۰۱/۱۰/۰۲ در مورد مطالبه نفقه از سوی موکلم و بطلان دعوی الزام به تمکین زوج :
همراهان گرامی و ارجمند در ادامه به روز رسانی های این صفحه در خصوص آراء دادگاه خانواده اصفهان آرا جدیدی تقدیم حضور میدارم و اما در خصوص دادخواست نفقه از سوی موکل ، همانگونه که می دانیم هنگامی که دختری به عقد ازدواج با مردی در می آید مرد دارای حقوق و تکالیفی بوده و زن نیز دارای حقوق و تکالیفی میشود از جمله حقوق و تکالیفی که مرد بایستی در قبال زنش بلافاصله پس از عقد انجام بدهد بحث انفاق و نفقه زوجه و همسرش می باشد .
در این حال فرقی نمی نماید که برای نفقه دادن به همسر حتماً با یکدیگر در زیر یک سقف بوده و چه عروسی کرده و یا نکرده باشند (منظور زناشویی ) در هر حال پس از وقوع عقد نکاح زوجه مستحق نفقه خواهد بود و از زمان عقد می تواند این نفقه را مطالبه نماید الا اینکه زوجه با اختیار خودش به تمکین از زوج (منظور زناشویی) اقدام ورزد.
که در این صورت بایستی برای مطالبه نفقه اقدام به تمکین نیز داشته باشد و الا دختری که هنوز دوشیزه می باشد و با شوهرش زناشویی نداشته میتواند از حقی که قانونگذار به او داده یعنی حق حبس برای دختر باکره استفاده نماید و هم مطالبه نفقه و هم مطالبه مهریه را نیز بنماید این امر ارتباطی به تکلیف مرد برای پرداخت هر دو آنها نداشته و مرد و زوج موظف به پرداخت است .
در این پرونده نیز موکل من که دوشیزه می باشد از زوج تقاضای مطالبه نفقه نمود که با قبول این که مبلغی در حدود دو میلیون تومان را در طی این چند سال که با زوج به عقد ازدواج در آمده بوده است پرداخت شده مطالبه مابقی آن را داشت و البته زوج نیز در این راستا به هر اقدامی دست زد که ثابت کند بیشتر از مبلغ دو میلیون تومان داده .
که البته همگی دروغ ، پوچ و بی معنا بود و خوشبختانه محاکم همگی به این نکته متوجه شدند. بلافاصله پس از دادخواست موکل مبنی بر مطالبه نفقه ، زوج اقدام به ارائه دادخواستی مبنی بر تمکین و الزام زوج به تمکین عام و خاص نمود و چون بایستی تکلیف نفقه در قبال تمکین مشخص گردد شعبه محترم شورای حل اختلاف مبادرت به صدور قرار توقف دادرسی مینماید .
تا این که پس از قطعیت رای در شعبه دادگاه خانواده اصفهان و صدور رای به نفع موکل در ادامه به پرونده نفقه وی رسیدگی مجدد بنماید و این که موکل به دلیل استفاده از حق حبس باکرگی در پرونده تمکین نیز پیروز گشت و البته زوج همه این اقدامات را بیشتر برای وقت کشی و از بین بردن صبر موکل انجام داد و الا قانون واضح و مبرهن بود و خود زوج نیز مسلما میدانست با دختری که عقد ازدواج بسته و هیچگونه زناشویی نداشته پس چرا بایستی از وی الزام به تمکین بخواهد؟؟؟؟
و این پروسه چندماهه رسیدگی به پرونده تمکین زمانبر بود تا اینکه به نفع موکلم رای صادر گردید و دعوی زوج محکوم به بطلان گردید و سپس در ادامه اینجانب رای شعبه دادگاه خانواده را برای شعبه شورای حل اختلاف ارسال نمودم و تقاضای ادامه سیر پرونده را خواستار شدم .
پس از اینکه در طی کارشناسی برای تعیین مبلغ نفقه معوقه کارشناسی گردید که با اعتراض اینجانب به مبلغ کم نفقه این امر به هیأت کارشناسان خانواده ارجاع گردید و در خصوص نفقه موکل مبلغی بیشتر از ۲۰ میلیون تومان را برای چند ساله وی مقرر نمودند و چون صلاحیت شوراهای حل اختلاف اکنون که در حال نوشتار این لایحه می باشم ، در سال ۱۴۰۱ بیش از مبلغ ۲۰ میلیون تومان نمیباشد، فلذا شورای محترم حل اختلاف با صدور قرار عدم صلاحیت پرونده را به دادگاه خانواده اصفهان ارجاع داده تا در آنجا ادامه رسیدگی صورت پذیرد.
در آنجا نیز موکل به همراه اینجانب و همسرش حضور پیدا کرد که پس از رسیدگی زوج همان ادعاهای واهی پیشین را مطرح داشت و البته محکمه خانواده خوشبختانه متوجه شد و با صدور رای حسب نظر کارشناسان پرونده به همراه خسارات دادرسی موکل را ذیحق تشخیص داده و زوج را محکوم نمود.
من پس از ابلاغ رای متوجه شدم که قاضی محترم پرونده در دو نکته اشتباه قلمی داشتند یک در خصوص میزان مدت ترک انفاق که خوب مسلماً در خصوص پرونده های اینچنینی اگر مدت بیش از ۶ ماه باشد و زوج پرداخت نفقه نکرده باشد و محکوم شده و باز هم پرداخت ننماید ممکن است با دیگر ادله بتوان از لحاظ دادخواست طلاق اقدام نمود و اما در خصوص میزان هزینه دادرسی نیز اشتباه صورت پذیرفته بود که با تذکر این مطلب تا پیش از پایان فرجه تجدیدنظرخواهی به شعبه محترم صادرکننده رای بدوی این نکته اصلاح و مجدد برای این دو مورد رای اصلاحی صادر گردید.
در به روز رسانی های بعدی دادنامه اعتراض و تجدید نظر خواهی زوج از محکومیت نفقه و رد اعتراض وی به همراه یک دادنامه از دیگر موکلین که در مرحله بدوی خودش اقدام نموده و محکوم شده و با درماندگی و ناراحتی به دفتر اینجانب مراجعه کرده و برای مرحله تجدید نظر به اینجانب اعطای وکالت نمود را خواهم آورد.